باید گریه کنم.باید دست کنم توی گلوم و تهوعی که راه نفس کشیدنم رو بسته بالا بیارم.آزمون دادم و همون که میترسیدم سرم اومد.ورای تصور نتیحه ام بد بود.در حدی بد که انگار باید قید خوندن رشته ی مورد علاقه ام توی دانشگاه مدنظرم رو بزنم و بسپارم به سرنوشت.به طب اورژانس،اطفال،داخلی،پزشکی اجتماعی.اون هم بعد از اینهمه مدت تلاش بی وقفه.
بغضم شکست و دارم اشک میریزم و کلمات کیبورد تار شدن.من از این امتحان وحشت کردم.هیچکس نمیدونه توی دلم چه غوغایی هست.چه ناامیدی.چه سرخوردگی.هرچقدر هم بگن آزمون آزمایشی سختی بوده و عمدا تعداد زیادی سوال از تغییرات جدید دادن اما من دلم آروم نمیشه.این نمره هیچ جای دل خوش کردن نداره.
درباره این سایت