پی چندتا برگه کاغذ سفید میگشتم تا چیزی رو یادداشت کنم.دست کردم توی کشو و یکی از چنددفترچه ی رنگ و وارنگی که برای یادداشت مریض های بخش های مختلفم خریده بودم رو کشیدم بیرون.دفترچه ی بنفش رنگ.جراحی.
ورق زدم.
تخت 2:PT و INR رو پیگیری(همه ی جملات رو به خاطر عجله داشتن ناقص نوشتم)
MRIتخت 8
12ترخیص
فرشته بهادری:ESRفلان و CBCبهمان
صغری تخت 7سردرد
حسین تخت9 :def_gas_(منظورم این بوده که هنوز بعد از جراحی عملکرد روده اش برنگشته و دفع گاز و مدفوع نداشته)
عزت الله:باکتری few
و همینطور تمام صفحات این دفترچه پر شدن.پر شدن با خاطرات مریض هایی که باید با انگشت های ما TR میشدن و پوشک های پُر از گُه.پر شدن با استرس هایی که یک اینترن داشته و نکاتی که سعی میکرده با گذاشتن کلید فراموش نکنه و بتونه حین راند زیرچشمی بهشون نگاهی بندازه.صفحات عمر من.
دلم هیچ تنگ نشد.
درباره این سایت