سپیده ی صبح فردا که رویت شود دیگر هیچ خانم پیجر بدصدایی توی بلندگوهای این بیمارستان دوست نداشتنی من را به عنوان اینترن کشیک صدا نمیکند.دیگر هیچ مامای بی انصافی ساعت یک بعد از نیمه شب برای نوشتن مشاوره ی غیراورژانسی که در بهترین حالت ممکن فردا انجام خواهد شد من را از خواب بیدار نمیکند.دیگر هیچ مامایی با ژست یک فلوشیپ پریناتولوژی،NST را سمتم پرت نمیکند و من توی دلم برای هیچ کدامشان به تاسف سر تکان نمیدهمدلم اما برای پرستارهای بخش مامایی و شوخی هایی که باهم داشتیم تنگ میشود.برای میوه هایی که بعد از افطار پشت استیشن میخوردیم و ادای روزه دارهای خسته و گرسنه را درمی آوردیم.

دلم اما برای این بخش،این فضا،زنهای باردار،جیغ های بنفش زایشگاه،تک و توک اتندینگ لعنت شده و حتی برای دو اتند جان تر از جانم و رزیدنت الهه ی زیبایی تنگ نخواهد شد.




مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قفس بلدرچین موج باران انجام شبیه سازی شبکه و ns2 غروب شوم بیایی و با ظهورت دل همه را خوشحال کنی این وبلاگ درمورد بیت کویین و ارزهای الکترونیکی دیگر میباشد پهنه ی کویر خاطرات یک پسر تنها دانلود آهنگ ایرانی